دیکشنری
داستان آبیدیک
foul mouthed
fa͡ʊl ma͡ʊðd
فارسی
1
عمومی
::
بددهن، بحاش، بدزبان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOSTER SISTER
FOSTER SON
FOSTERAGE
FOSTERER
FOSTERLING
FOSTRESS
FOTHER
FOU
FOUD ROYANT A
FOUDROYANT
FOUGERE ROYALE
FOUGHT
FOUL
FOUL COPY
FOUL LANGUAGE
FOUL MOUTHED
FOUL ONE'S NEST
FOUL OUT
FOUL OWN NEST
FOUL PALY
FOUL PLAY
FOUL STOMACH
FOUL UP
FOULARD
FOULBROOD
FOULED UP
FOULING
FOULING FACTOR
FOULING SPACE
FOULLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید